به مناسبت ۸ شهریور، سالروز عروج معلمان شهید «رجایی و باهنر»
«تـربـیـت» یا «تـعـلیـم»؟
در تاریخ انقلاب اسلامی، نام شهیدان رجایی و باهنر با مسئله آموزشوپرورش و «تعلیم و تربیت اسلامی» گرهخورده و صرفنظر از همه ویژگیهای دلنشین و الگوساز این دو شهید بزرگ، ازجمله سادهزیستی و منش مردمی، ایستادگی مخلصانه بر اصول انقلاب اسلامی و کار و تلاش مُجدانه برای ایفای مسئولیت و خدمت به مردم محروم، این ویژگی «معلمی» و دغدغهمند بودن نسبت به «تربیت اسلامی» است که در سابقه این دو شهید برجسته انقلاب اسلامی بیشتر دیده میشود؛ بهطوریکه میتوان گفت، اگر این دو شهید مسئولیتی غیر از وزارت و نخستوزیری و ریاست جمهوری نداشتند و اگر این مسئولیتهای سنگین و کلیدی بر آن دو تکلیف نمیشد، حتماً و بدون شک، معلمی در کلاس و گذراندن اوقات با نوجوانان و جوانان و تلاش برای تربیت اجتماعی و رشد معنوی آنها را بهعنوان دلمشغولی اصلی خود برمیگزیدند.
پایگاه رهنما :
در تاریخ انقلاب اسلامی، نام شهیدان رجایی و باهنر با مسئله آموزشوپرورش و «تعلیم و تربیت اسلامی» گرهخورده و صرفنظر از همه ویژگیهای دلنشین و الگوساز این دو شهید بزرگ، ازجمله سادهزیستی و منش مردمی، ایستادگی مخلصانه بر اصول انقلاب اسلامی و کار و تلاش مُجدانه برای ایفای مسئولیت و خدمت به مردم محروم، این ویژگی «معلمی» و دغدغهمند بودن نسبت به «تربیت اسلامی» است که در سابقه این دو شهید برجسته انقلاب اسلامی بیشتر دیده میشود؛ بهطوریکه میتوان گفت، اگر این دو شهید مسئولیتی غیر از وزارت و نخستوزیری و ریاست جمهوری نداشتند و اگر این مسئولیتهای سنگین و کلیدی بر آن دو تکلیف نمیشد، حتماً و بدون شک، معلمی در کلاس و گذراندن اوقات با نوجوانان و جوانان و تلاش برای تربیت اجتماعی و رشد معنوی آنها را بهعنوان دلمشغولی اصلی خود برمیگزیدند. هرچند عمر خدمتگزاری شهیدان رجایی و باهنر در انقلاب اسلامی طولانی نشد و دستهای ناپاک و دلهای آلوده به نفاق، در هشتم شهریور ۱۳۶۰ این دو خدمتگزار کمنظیر را از مردم ایران گرفتند، اما همان مدت کوتاه نیز خدماترسانی آنها در فاصله بهمن ۱۳۵۷ تا لحظه شهادت و حتی فعالیتهای تربیتی آنها در دوران قبل از انقلاب نیز به حد کافی الهامبخش و الگوساز بوده و همچنان هست. شهید محمدعلی رجایی که پیش از انقلاب بهعنوان دبیر ریاضی در آموزشوپرورش استخدام شد، به گواهی شاگردانش کلاس درس را فقط محدود به آموزش فرمولهای خشک ریاضی نمیکرد و تلاش میکرد تا در خلال آموزش مباحث ریاضی، کلیدیترین نکات تربیتی و سبک زندگی اسلامی و انقلابی را به شاگردانش بیاموزد و شهید باهنر نیز، با بهرهگیری همزمان از سطوح عالی علوم حوزوی و دانشگاهی، تلاشی پیگیر را در گسترش تعلیمات دینی و آموزش مبانی اندیشه اسلامی – حتی در دل دوران طاغوت – به انجام رساند؛ تولید محتوای کتابهای دینی مدارس بهصورت مخفیانه و پایهگذاری مجموعه آموزشی دبیرستانی در قم برای جوانان شیفته و علاقهمند به فراگیری تعالیم حیاتبخش اسلامی، نمونهای از تلاشهای ماندگار این شهید اندیشمند در راه «تربیت اسلامی» بوده است. در یککلام، نقش ماندگار این دو شهید عزیز در قبل و بعد از انقلاب اسلامی در توسعه فعالیتهای تربیتی و پرورشی مدارس، به حدی است که رهبر معظم انقلاب «امور تربیتی آموزشوپرورش» را «صدقه جاریه» این دو شهید توصیف کردهاند.
خطر «تعلیم، منهای تربیت»
در دین اسلام و درآیات و روایات متعدد، بر اهمیت و تقدم مسئله «تربیت و تزکیه» بر «تعلیم» بارها و بارها تأکید شده است که نمونه بارز آن آیه شریفه «یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة» است که رسالت پیامبران را در ابتدا تزکیه و تربیت مردم و سپس تعلیم آنها عنوان کرده است. شاید نیاز به توضیح زیاد نباشد، اما گذری کوتاه بر برخی اتفاقات مهم تاریخی نشان میدهد که هرگاه انسانها صرفاً آموزشمحور و تکبعدی بار آمدهاند و از تربیت آنها غفلت شده، ثمره تلخ آن گریبانگیر بشر شده است. بهعنوانمثال، شاید برای ما جای سؤال باشد که آیا تولید «بمب اتمی» و استفاده از آن در هیروشیما – که آثار فاجعهبار آن بعد از ۷۵ سال هنوز باقی است - توسط افراد بیسواد و فاقد دانش صورت گرفته است؟ پاسخ حتماً منفی است! مشکل آنها فقط و فقط در محروم ماندن از «تربیت» و «خودسازی» بوده است و نه محروم ماندن از دانش و فناوری. خلاصه اینکه، شاید هیچ آدم خودساختهای منکر اهمیت مسئله تربیت و خودسازی و حتی تقدم آن بر آموزش نباشد. بهطور خاص، این مقوله در نظام آموزشوپرورش کشورمان و در انقلاب اسلامی که اساساً به دنبال تعالی و رشد روحی و شخصیتی افراد جامعه بوده، اهمیت بیشتری مییابد. هنوز خاطره خوش فعالیتهای تربیتی و پرورشی مدارس در دهه ۶۰ از یاد خیلی از بچههای آن روزگار نرفته که در قالب اردوهای جذاب و شاد و یا فعالیتهای قرآنی و هنری، اوقاتی سازنده و بهیادماندنی را رقم میزد. چه بسیار شهدایی که از دل همین فعالیتها، راهی جبههها شدند و در روزگار خطر، کشور را نجات دادند و البته این موج دلنشین در سالهای دهه ۷۰ و ۸۰ نیز به اشکال مختلف ادامه داشته که «اردوهای راهیان نور»، «اردوهای جهادی»، «شوراهای دانشآموزی» و انواع دیگر فعالیتهای جمعی آموزشوپرورش ثمره آن بوده است. نتیجه چنین فعالیتهایی - که حتماً باید به دست مربیان خودساخته، عاشق و دغدغهمند رقم بخورد - پرورش روحیه معنویت و اخلاص، نوعدوستی و خدمت به مردم، ظلمستیزی، ابتکار و خلاقیت و دهها منش ارزشمند است که در بزنگاههای زندگی به کار افراد میآید.
از حذف تا احیای یک «شجره طیبه»
اشتباهات کلیدی و خطاهای محاسباتی برخی برنامهریزان در اوایل دهه ۸۰ (سال ۱۳۸۲) باعث شد تا به بهانه اینکه کار تربیتی وظیفه همه معلمان است، نهاد ارزشمند و تاثیر گذار «معاونت پرورشی» از ساختار وزارت آموزشوپرورش و ادارات استانی حذف شود؛ اقدامی ناصواب که هم انتقاد بسیاری از فعالان تخصصی حوزه پرورشی و تربیتی را به دنبال داشت و هم گلایه جدی رهبر انقلاب را. بهگونهای که حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) درباره آن چنین فرمودند: «کوتاهىهایى شد، بىتوجهى شد؛ این معاونت در یک دورهاى تعطیل شد، بازآوردند، باز بردند. معاونت پرورشى - مجموعهاى که همت آن عبارت باشد از پرداختن به مسئله پرورش که همان جنبههاى فکرى، معنوى، انقلابى، رفتارى و اخلاقى است - مهم است...».
هرچند چندسال بعد این بخش در نظام آموزشوپرورش کشورمان احیا شد، اما نکته مهم در این میان، باور قلبی مدیران و برنامهریزان نظام تعلیم و تربیت به اهمیت و تأثیرگذاری مسئله «تربیت» است که اگر درگیر روزمرگی شود، حتماً همه آسیب خواهند دید و اگر به آن توجه شود، همه جامعه از برکاتش بهره خواهند برد.
ارسال نظرات